حال دنیا خوب نیست، حال کودکان از آن هم بدتر …!
این را از لابلای خبرها میتوان فهمید.
- ثروت ۱۰ ثروتمند برتر جهان در طول دوران همه گیری از ۷۰۰ میلیارد دلار به ۱.۵ تریلیون دلار رسیده است (خبرگزاری فرانسه – بنقل از “اکسفام” یکی از بزرگترین سازمانهای بینالمللی امدادرسانی برای ریشهکن کردن فقر، گرسنگی و بیعدالتی میگوید).
- بیخانمانی و آوارگی بیش ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در جنگ روسیه علیه اوکراین
- فقر، فلاکت، آوارگی و مهاجرت، گرسنگی و قحطی و … در سوریه، عراق، افغانستان، فلسطین و لبنان و یمن که حاصل کشمکش نظم نوینی جهان است.
- بیکاری بیش از ۱۵۰ میلیون کارگر و نیمه فعال شدن بیش از نیم میلیارد شاغل در مشاغل مختلف جهان (بنقل از آمار رسمی).
- عمیقتر شدن فاصلهی طبقاتی و به تبع آن ریزش بخش وسیعی از آحاد اقشار میانی به صف فقرا و ضعیفان جامعه و ناتوانی مالی بخش وسیعی از انسانها در مقابل کوه عظیم فشار اقتصادی و هزینهها به واسطهی گرانی و تورم.
زنگ خطری که به صدا درآمده و همگان میبایست برای مقابله با آن اقدام کنند.
یکی از اوّلین تبعات این پروسهی بحرانی، ارزانی نیروی کار در بسیاری از سطوح و رشتههای اقتصادی خواهد بود. این عارضه به دنبال خود، رقابت شدید بین اقشار نیروی کار را افزایش میدهد و متأسفانه یکی از پیامدهای همیشگی آن به کار گماردن کودکان خواهد بود؛ چرا که منبع پرسود نیروی کار ارزان و خاموش است. نیروی کار کودکان امروز مانند نیروی کار کارگران به بازار کار رانده میشود. این امر به هیچ عنوان قابل قبول نبوده و شرم آور است. دولتها نمیتوانند از کار کودک در مقابل وجدان، تمدن و دست آوردهای جامعه دفاع کنند؛ برای همین مخفیاش میکنند و بیشرمانه به استثمار نیروی کار کودکان تداوم میبخشند.
آنچه که در این شرایط فاجعه بار و بحرانی ضروری و حیاتی است، ایفای نقش سازمانها و تشکلهای پیشرو، بهعنوان سخنگویان و نمایندگان حقیقی اقشار و طبقات جامعه است.
این امر در حوزهی حقوق و مطالبات کودکان جّدیتر است. به این دلیل که کودکان قادر به دفاع و مطالبهی حقوق خود از جامعه و مراجع ذیربط نیستند و این وظیفهی جامعه و گروههای مختلف آن است که از مطالبات حقوقی و اجتماعی کودکان دفاع کنند.
تشکّلها و سازمانها میبایست که هستی و «منافع کودکان» را مقدم شمرده و نگذارند در گیر و دار مسائل و مشکالت عدیدهی اجتماعی به تعویق بیافتد و یا فراموش شود.
لازمهی این امر پیشبرد خواست تأمین اجتماعی و خدمات درمانی رایگان برای تمامی کودکان و همهی وابستگانشان، فارغ از نژاد، رنگ، جنس، ملیّت و … است. امنیت روانی و جسمی آحاد جامعه، تأمین اجتماعی و خدمات درمانی و بهداشتی با بالاترین استاندارد جهانی، بدون کم و کاست و امّا و اگر، همین امروز باید در دستور سیستم و نظام حاکم قرار گیرد.
ما فعالین لغو کار کودک، دو استاندارد متفاوت برای زندگی انسانها را در جامعه نمی پذیریم. فرزندان ما، معلمان و کارگران (مزد بگیران) شایسته همان زندگیای هستند که فرزندان سرمایهداران از آن برخوردارند. چرا که ما حقوق کودک را مستقل از وضعیت اقتصادی خانواده میدانیم. کودکی دوران مهمی از زندگی است. آسیب های دوران کودکی همواره با رنج، تا بزرگسالی همراه فرد خواهد بود. ما شادی را حق همه کودکان دانسته و همین امروز آن را مطالبه میکنیم.
این خواستها و خواست توقف فلاکت و وحشیگری علیه انسان و نیز رفاه و خوشبختی برای همگان، همواره از مطالبات فوری کارگران و دیگر مزدبران بوده است. اما امروز این خواستها؛ از هر زمان دیگری بدل به مطالبه عمومی و سراسری و بعبارتی مطالبه ۹۹ درصدیهای جهان شده است. از اینرو جا دارد که فعالان دیگر جنبشها، از جمله جنبش کارگران، معلمان، پرستاران، کشاورزان و دیگر عرصهها، ضرورت و فوریت همسو کردن و همگامی خویش را برای دستیابی به این امر مهم، در دستور خویش قرار دهند.
برای مقابله با موج جدید حملههای ملی و قومیتی علیه زحمتکشان و مردم سرکوب شده افغانستانی در ایران و همچنین تبلیغات فاشیستی – راسیستی و ضد بشری در اروپا و نقاط دیگر جهان، یک بار دیگر ضرورت اتحاد و احترام به نژاد انسانی را در دستور همه پیشروان انسانیت قرار داده است.
گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی همه مزدبران و ستمکشان
زنده باد اتحاد همگانی برای رسیدن به جهانی شایسته کودکان؛ که همگان شایسته آنند
جمعیت دفاع