حوزهی درونی که با تاسیس مراکزی با عنوان پروژههای آموزشی-حمایتی آغاز میشود نخستین بخش کار پروژه است. این مراکز با هدف تبدیل به نقطه شروع عمل و ارتباط اجتماعی اهداف و برنامه های جمعیت دفاع در مناطق، محلات و بخشهای مختلف جامعه (Local) و در دورههای زمانی مختلف تاسیس میگردد.
فعالیت پروژهها به دو بخش تقسیم میشوند که عبارتند از:
- کودکان کار
- داوطلبین فعالیت و مراجعین محلی
کار در بخش کودکان حول دو محور عمومی انجام میپذیرد:
اهداف فوری در بخش کودکان، پاسخدهی به نیاز و مسائل آنان از زوایای زیر است:
- کاهش آسيبهای وارده بر کودکان کار، بهويژه کودکان کار در خيابان
- توجه به نيازهای جسمی، روانی و اجتماعی کودکان کار و خيابان
- آموزش، اعم از سواد آموزی، بهداشت فردی، مهارتهای فنی و اجتماعی و …
حوزه داخلی فعالیت، بخش کودکان کار، محور آموزش:
- بنابر تحقیقات انجام گرفته، از اولین محرومیتهای کودکان در پروسه کار، بیارتباطی و عدم دسترسی به مراکز و امکانات آموزشی است که این خود در مسیر زندگی مشقت بارشان، تضعیف توان و مهارت آنان در برخورد به مسائل و مشکلات نقش مؤثری ایفا میکند.
- از این رو در پروژهها این امکان برای کودکان فراهم میگردد تا مهارت و آگاهی شان را نسبت به مسائل و مشکلات زیستی-محیطی که با آن روبرو هستند بالا برده و بر اعتماد بنفسشان در مقابله با آسیبها و مسائل پیش رو بیافزاید.
- اجزاء آموزش در پروژهها بر اساس نیاز کودکان طراحی میگردد که آموزش حقوق و منافع عالیه کودکان در اولویت بوده و در این مسیر سوادآموزی، آموزش مهارتهای زندگی، آموزش هنر و مهارتهای دستی، آموزش خلاقیت و دیگر اجزاء تشکیل شده است.
- بازگرداندن کودکان به چرخه تحصیل و آموزش رایگان، یکی دیگر از اهداف آموزشی جمعیت دفاع است. اتصال و ارتباط با محیطهای آموزش رسمی یکی از فعالیتهایی است که حول این محور انجام میپذیرد.
حوزه داخلی فعالیت، بخش کودکان کار، محور مددکاری:
- مددکاری فعالیت دیگری است که از ابتداء ورود کودکان به این مراکز آغاز میشود. این رشته فعالیتها که شامل مراقبتهای بهداشتی و درمانی در پروژه و پیگیری درمان در مراکز بهداشتی درمانی خارج از پروژه (کلینیکها، بیمارستانها و دیگر بخشهای درمانی)، آموزش بهداشتی به کودک و والدینشان جهت مراقبت از خود، ارتباط مددکاری با کودکان در پروژه و محیط زندگی و کار، ارتباط با والدین و سرپرستان کودکان، ارتباط با محیطهای کار و مسئولین و کارفرمایان آنان و نیز با سازمانها و نهادهای ذیربط از جمله کارهایی است که در این بخش صورت میپذیرد.
- یکی از اهدافی که جمعیت دفاع دنبال میکند، شناسائی و آگاهی از مسائل و مشکلات مبتلا به کودکان کار است. این امر در پروژهها به صورت زنده میسر میگردد و میدانی را جهت این شناسائی فراهم میآورد که امکان طرح برنامه و پلاتفرمهای عملی مقابله با این آسیبها را بهدست میدهد. این امر یکی از مواردی است که در بخش مددکاری انجام میپذیرد که با بخشهای پژوهشی و تحلیلی تکمیل میگردد.
بخش دوم فعالیت در پروژه در ارتباط با نیروها و داوطلبین فعالیت در این حوزه است، که به طرق مختلف جذب پروژه و جمعیت دفاع میگردند. این ارتباط از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی برای این دوستان سازماندهی شده و حول مباحث شناخت کودک و کودکان کار، حقوق کودکان، مشکلات و مسائل مبتلا به کودکان و راهکارهای عملی جمعیت دفاع برای مقابله با کار کودک است. دوستان پس از آشنائی بیشتر با جمعیت دفاع و جنبههای فعالیت، بر اساس تمایل خود به همکاری با یکی از کمیتههای فعال در پروژه راهنمائی میشوند.
این بخش از فعالیت یکی دیگر از اهداف جمعیت دفاع است که بر مبنای آشنائی و برخورد زنده و میدانی نیروهای فعال اجتماعی با موضوع کار جمعیت است که کودکان کار هستند. از این بستر نیروی کادر مقابله با این معضل اجتماعی فراهم میآید.
یکی دیگر از عوامل مهم در تحقق مطالبات حقوق کودکان و حذف کار کودک، حضور و ایفاء نقش مدافعان حقیقی این بخش از جامعه و تسری و انتقال این خواسته به همهی بخشهای جامعه است. در تاریخ سدههای اخیر این امر توسط جنبش کارگری، زنان و بخش غیر متمرکز جنبش لغو کار کودک صورت میگرفت. اما در ابتداء قرن بیست و با شکلگیری هستههای مختلف این جنبش در کشورهای صنعتی و بزرگ، جریان مطالبات حقوق کودکان وارد عرصهی مطالبات و مبارزات اجتماعی گردید. این امر در دهههای پایانی قرن بیست سازمان یافته، پیگیر و جدیتر عمل کرده و هرچند نه چندان کیفی و چشمگیر، اما دستآوردهایی نیز به همراه داشته که تحمیل پیمان نامه حقوقی به دولتها یکی از این گامها بوده است.
یکی از اهداف جمعیت دفاع، عمومیت بخشیدن به مطالبه لغو کار کودکان است و از این منظر به فعالسازی جامعه به سمت پیشبرد این امر میپردازد. این موضوع حول دو محور به کارگیری و بهرهگیری از منابع و نیروی انسانی موجود در جامعه و دیگری اعمال فشار و نیرو بر سیستم و نمایندگانش جهت تغییر سیاستها و برنامهها به سمت منافع عالیه کودکان، بهویژه کودکان کار و خیابان.
- محور نخست، بهکارگیری از نیرو و منابع اجتماعی (در جهت تغییر شرایط کودکان)
- محور دوم، اعمال فشار برسیستم جهت تغییر شرایط به سوی منافع عالیه کودکان
به اعتقاد ما جامعه امروزی از دیر باز به پدیدهی کار کودکان نقد داشته و در گامهای مختلف تاریخی در صدد حل و رفع این پدیده بوده است. حذف کار کودکان در پارهای از نقاط دنیا، نتایج بهدست آمده از پیگیری و تلاش پیشروان این جنبش است. گرچه پایان این امر زمانی مسلم و حقیقی است که هیچ کودکی در دنیا تحت استثمار و بهرهکشی قرار نگیرد و این موضوع تا تحقق راه دشواری دارد؛ اما تا همین اندازه نیز محصول اعتقاد و تلاش انسانهایی است که تا «مدینهی فاضله» منتظر نمانده و راه خویش را به سمت مقصد نهایی میگشایند.
جمعیت دفاع نیز با این هدف به سمت سازماندهی و متشکل کردن نیروهای اجتماعی حرکت میکند. نیروهای پیشرویی در جامعه وجود دارند که با اتصال به این جنبش قادر به توان بخشیدن و پیشبرد امور در دورهی زمانی کوتاهتری خواهند شد. برای دستیابی به این منبع از نیرو و انرژی اجتماعی، جمعیت دفاع برنامهها و مراسمی را سازماندهی کرده تا مقدمات تبلیغ و ترویج در جامعه میسر شود. برگزاری سمینارها، همایشها، کارگاههای علمی و کاربردی، تکثیر مقالات، جزوات و مکتوبات دیگر برای اطلاعرسانی و تحت تأثیر قرار دادن جامعه و افراد علاقمند و همکاری و مشارکت در امور اجتماعی مربوط به کودکان با سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی، چنانکه منافع کودکان در آن آسیب نبیند.
بخش دیگر اتصال و ارتباط با سایر نیروها و جنبشهای داخلی و خارجی که لغو کار کودکان در دستور و مطالباتشان حضور دارد و ایجاد زمینه همکاری برای انتقال دیدگاهها و برنامههای ما که مبتنی بر حقوق و منافع عالیه کودکان است، درون این جنبشها و طرح راهکارهای عملی و زود بازده برای هرچه بیشتر متمرکز شدن فعالین اجتماعی در جهت تامین شرایط و زندگی انسانی کودکان. این امر جهت بهدستگیری اهرم فشار اجتماعی و اعمال آن بر روی مراکز و موانعی است که بر سر راه دستیابی کودکان به حقوقشان قرار دارد.
مسائل و معضلات کودکان چیزی نیست که از زاویه دید و برنامههای دولتها و سازمانهای ذیربط خارج باشد. لیکن این بخش از جامعه بیتفاوت نسبت به وظایف و مسئولیتهایش در قبال مسائل کودکان، درصدد رفع مسائل و معضلات (بنا به تعریف خود) درگیر با جامعه است و اقداماتشان تابع منافع و مصالح خویش است.
آمار اقدامات و برنامههایشان پیشتر بیان گردید. لذا برای تغییر این سیاستها و برنامهها، بخشی از کار ما همواره نقد و برخورد جدی با این واکنشها بوده و جدل و چانهزنی با این مراکز جهت تغییر شرایط و بازگرداندن آنان به وظایف و مسئولیتهایشان است. ارائه طرحها و برنامههای راهبردی به جای طرح و برنامههای آسیبزا و مضر به حال کودکان و اعمال فشار و نیرو جهت تغییر نگرش و برنامههاشان از جمله این اقدامات است که نباید از دستور کار خارج گردد.
تحمیل مواردی نظیر پذیرش حق حیات، هویت، امکان رشد، آموزش، سلامت، تغذیه، شادی و در یک کلام زندگی برای تمامی کودکان فارغ از رنگ، نژاد، ملیّت، جنسیّت، مذهب و غیره و نیز پذیرش و قبول مسئولیت تأمین اجتماعی، قضائی و سیاسی برای کودکان و والدین آنان از دریچه پذیرفتن حقوق انسانی برای تمامی انسانها.