۵ اکتبر (۱۳ مهرماه) روز جهانی معلم
به مشعلداران آگاهی و اندیشه انسانی گرامی باد!
آنچه که اهمیت ۵ اکتبر به نام روز جهانی معلم را کماکان ضروری میکند، نیاز روز افزون جامعه بشری به پیش قراولان آموزش است که وظیفه انتقال منظم و سیستماتیک یافتهها و دانستنیها و دانش بشری را به نسلهای بعد از خود بهعهده دارند.
پیش از سال ۱۹۹۴ (که روز معلم در مجمع یونسکو و سازمان جهانی کار تصویب شد) و پس از آن تا کنون، معضلات چامعه جهانی معلمان نه تنها کاهش پیدا نکرده، بلکه صد چندان شده است. چرا که مشکل بنیادی معلمان در سرتاسر جهان، مواجهه و مقابله با خواست و تمایلات سیستم آموزش طبقاتی است. ساختاری که در آن آموزش گیرندگان به دستهها و گروههای از پیش تفکیک شده، تقسیم شدهاند و سهم هر یک از آنان از آموزش، بهقدر توان و استطاعت مالیشان است، به نسبت رنگ پوست و جنسیتشان است، بهقدر سهم ملیت و مذهبشان است، بهقدر دسترسیشان به کانالها و شریانهای پول و قدرت و یا فقر و ذلت است.
ناگفته پیداست که مقصود، بخش پیشرو و جانفشان این بخش از طبقه مزدبگیر جامعه است که دغدغه «حق کودکی» دارند و آموزش را حق طبیعی همه کودکان میدانند؛ و نه امتیازی که از سوی سیستم به بهای گزاف و در بیست و چند شکل خنثی.
مشکلات معلمان در کشورهایی مثل ایران صد چندان است. آنان از حق داشتن اتحادیه و شوراهایی برای همصدایی و هماهنگی برای خود محرومند و چه بسا تعدادی از این زحمتکشان، به همین بهانهها در بندند. به همین دلیل و دلایلی دیگر، از پس سالها تلاش و مبارزه، هنوز قادر نشدهاند دستمزدی در شان جایگاه و نیرویی که بهمصرف میرسانند، دریافت کنند. همواره دغدغه معیشت یکی از موانع تأثیرگذاری و رشد در مسیر تلاششان برای انتقال دانش بوده است.
وضعیت آنان که در مناطق محروم و با حقوق و امکانات حداقل و گاه با «درجه صفر» زحمت میکشند، بسیار اسفبار و فاجعهآمیز است. آنها در مناطق محرومی همچون سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و استانهای جنوبی و غربی و مناطق مرزی، بنادر و … در تلاش برای فردایی بهتر برای همه کودکان هستند.
معلمان با هر ضربه شلاق ظلم و نابرابری علیه کودکان رنج میکشند. آنها از ظلم به کودکان فقیر و گرسنه، کودکان کولبر و سوختبر و باربر، چوپان، قالیباف و کارگر مزارع و باغات، کودکان کارگاههای نمور کفاشی، خیاطی، چاپ، کودکان خیابان و مراکز بازیافت رنج میکشند.
معلمان در مدرسه بههمراه کودکانش تحقیر میشوند، سرکوب میشوند و شاهد دور شدن آنان از محیط آموزشی و پیوستن به بازارهای دیگر کارند. آنان در کلاسهای کپری، «کانکسی»، زاغهای و مدارس ناایمن و فاقد امکانات اولیه و مخروبه، با طی مسافتهای زیاد، بدون آب آشامیدنی، بدون تغذیه، بدون سرویس بهداشتی، بدون امکانات گرمایشی و سرمایشی، سوختهاند و اما نساختهاند. آنها برای آموزش به زبان مادری کودکان در تلاشاند، زبانی که کودکان با آن زیست میکنند، خواب میبینند و احساس میکنند. معلمان در تلاش برای آموزشی غیرطبقاتی و باکیفیت و در شأن کودکان انسان امروز، بهدور از هرگونه تبعیض و نابرابری، برای همه کودکان، فارغ از نژاد، رنگ، ملیت، مذهب، جنسیت و توان مالی و اقتصادی هستند. اما در برابر این تلاشهایشان، اخراج میشوند، به زندان میافتند، تبعید میشوند و … .
شعار جهانی امسال «معلمان مورد نیاز برای آموزش مورد نیاز: ضرورت جهانی برای جبران کمبود معلم» است. این شعار به معنای نه به آموزش ایدئولوژیک (حذف اکثریتی مطلق از حق دانستن و زندگی کردن همراه با دانایی)، نه به کالایی شدن آموزش، نه به سرکوب معلمان و تلاشی برای رفع تبعیض است.
حرفهی معلمی آموزش زندگی، سیراب شدن و سیراب کردن از دانایی، غنا بخشیدن به دانستن همراه عمل، آموزش نقد، پرسشگری و خلاقیت در آفرینشگری خویش، دیگری و جامعه و نیز آموزش حقوق انسانی جدای از، جنسیت، جغرافیا، نژاد و مذهب است. معلمان پیشرو، دوشادوش همه برابریطلبان، انساندوستان و فعالان اجتماعی و کارگری و دیگران، بهدنبال احقاق جایگاه و حقوق انسانی، کودکان، خود و همگانند.
همه آنچه که شمرده شد؛ وظایف و مسئولیتهای گران و سهمگینی است که پیش از همه بر عهده کانونها و شوراهای معلمان؛ در پیوند تنگاتنگ با دیگر تشکلهای کارگری و اجتماعی است.
۵ اکتبر بر تمامی معلمان و همگان مبارک
جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
۵ اکتبر ۲۰۲۳ برابر با ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲