تمام 365 روز سال را با کار کودک مبارزه کنیم!
کار کودک هیولای بزرگ، بیرحم و گرسنهای است که توسط اربابان سرمایهدار خلقشده است، از کودکی انسانها تغذیه میکند و سود و پول استفراغ میکند. راههای متفاوتی برای مقابله با این هیولا گزارششده است؛ اما ما فعالان جنبش لغو کار کودک فقط یک راه میشناسیم و آن قطع کردن دست سازندگان است.
مرتضی – پسربچۀ فال فروشی که جسدش در کنار ریل راهآهن درحالیکه با شلوارش خفهشده، پیدا میشود
وحید – کودک کار دستفروش در حال عبور از خیابان دچار تصادف اتومبیل میشود و میمیرد
رسول – از خردسالی در کارگاههای خیاطی کار میکرده است، بارها و بارها مورد تجاوز جنسی قرارگرفته است
مهناز- کودک کار شاغل در کارگاه تا سنین نوجوانی نیروی کارش را به خدمت تولید کالا گرفتند و بعد تنش را برای فروش مورد بهرهبرداری قراردادند
مسعود – از چهار سالگی کارگر آهنگری بوده است، اکنون نیز کارگر است … .
در هر 3 ثانیه یک کودک جان خود را از دست میدهد و در 24 ساعت این عدد 28.800 نفر میشود.
نمونههای ذکرشده در بالا سرنوشت اغلب کودکانی است که بهاجبار و برای رهایی از گرسنگی و مرگ وارد بازار کار شدهاند و شاید بتوان گفت ماندن در چرخه تولید و تبدیل به کارگری بزرگسال شدن شاید بهترین و ایدهآلترین اتفاقی است که میتواند برایشان رخ دهد، مسئولیت ما در قبال چنین سرانجامی برای کودکانمان چیست؟
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک است، روزانه در سرتاسر جهان کودکان زیادی به کار گمارده میشوند، این مسئله در حالی اتفاق میافتد که انسان قرن بیست و یک به سطح بالایی از آگاهی، شعور، روابط انسانی و اجتماعی دستیافته است و استانداردهایی برای زندگی خلق کرده است که در آن به گفتۀ سازمانهای بینالمللی، کودکان از جایگاه ویژهای برخوردارند و به فراخور کودک بودنشان میبایست بینیاز از هر نیازی باشند، با تمام این تفاسیر شاهدیم که در دنیا امروز علیرغم تمام دستاوردهای بشری اتفاقاتی میافتد که نمیتوان توجیهی برای آن، جز سودآوری عدهای قلیل یافت، اتفاقاتی که در آن کمترین توجهی به سرنوشت کودکان نمیشود.
اتفاقاتی چون جنگهای پیدرپی که سبب آوارگی و بیخانمانی میلیونها انسان شده و همۀ جهان متفقالقول اعلام میکنند که کودکان اولین و مظلومترین این قربانیان هستند. قربانیانی که اگر از جنگ و مهاجرت جان سالم بدر ببرند تازه تبدیل میشوند به نیروی کار ارزان کشور مقصد.
محروم کردن کودکان از «حق تحصیل رایگان»، آنان را در مقابل درهای بسته مدارس و مراکز آموزشی قرار داده و دروازۀ جدیدی به نام بازار کار به رویشان باز میکند.
تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران و دیگر مزدبگیران جامعه و در بیشتر موارد نپرداختن همان حداقل حقوق و دستمزد برای ماههای متوالی بدون توجه به عواقب فاجعهبار چنین بی حقوقی، برای کارگران و خانوادههایشان، این مورد اخیر از شنیعترین و غیرانسانیترین برخوردهای نهادهای دولتی است که در مقابل اعتراض کارگران معدن آق دره و معادن بافق به اخراج و تعویق حقوق چندماهه، بهجای دستمزد، شلاق را بر پیکرشان نشاندند.
نتیجۀ چنین بی حقوقیهایی اپیدمی شدن فقر و گرسنگی است که یا جان کودکان را میگیرد و یا تهدیدی است در کمینشان با این تیتر: کار یا مرگ بر اثر گرسنگی
. این مسئله آنچنان بزرگ و خطیر است که ILO در بیانیه اخیر خود صراحتاً اظهار میدارد: * «… روز جهانی فرصتی است تا مخالفت خود با کار کودک را اعلام کنید. برای پیوستن به فراخوان پایان دادن به کار کودکان در زنجیرۀ تولید و فراخواندن کشورهایی که هنوز مقاوله نامههای سازمان جهانی کار درباره کار کودک را تصویب و عملی نکردهاند به امضا و تنفیذ این اسناد، ما از شما و سازمانتان دعوت میکنیم که بخشی از [برنامه] این روز جهانی باشید. هر عملی مؤثر است و ما در کنار یکدیگر میتوانیم تغییر ایجاد کنیم.»
صدور بیانیه با این محتوا و سمتوسو، از سازمانی فرمالیستی نظیر ILO اتفاقی نیست و حاکی از دو نکتۀ اساسی است. نخست آنکه عمق و گسترۀ فاجعهآمیز کار کودکان چنان به نقطه بحرانی رسیده است که حکام و نمایندگان آنان را وادار به واکنشی میکند که انگار تابهحال از آن خبر نداشتهاند؛ اما دوم اینکه حکمت این رویکرد ازآنروست که جامعه متمدن جهانی کمر همت به پایان دادن به این ظلم خونبار بسته است. در هیچ کجای جهان فریاد حقطلبیای را نخواهید شنید، مگر در آن، چه آشکارا و چه در مضمون خواهان پایان دادن به فاجعه کار و استثمار از کودکان نباشند. این رویکرد همگانی جامعه جهانی است که خواب حکام و برنامه ریزان بهرهکشی از انسان را ربوده و به فکر چاره انداخته است. این واکنش و رویکرد، آینۀ تمام نمای خواست و مطالبه و نیز قدرت 99 درصد جامعه است که شعار پایهایاش، پایان دادن به بردگی و بهرهکشی انسان و پایان دادن به استثمار و کار کودکان است.
لغو کار کودک همین امروز، اعتبارش را از این موج و جنبش روبهجلوی امروز جهان گرفته است. جنبشی که فراخوان به حذف حاکمیت و تسلط یک درصدیها بر هستی انسان دارد و خواهان اداره و کنترل جهان به دست همگان است و منابع و ثروت جهان را متعلق به همۀ انسانها میداند. جنبشی که اصل تقدم حقوق و منافع کودکان بر هر مصلحت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و …را سرلوحه مبارزات خود قرار داده است.
برای ما فعالان، لغو کار کودک تنها از مسیر وارونه کردن مناسباتی که بر پایه بهرهکشی و بردگی مزدی بناشده است امکانپذیر است. فراخوان ما به همۀ تشکلها و آحاد جامعه، اعتراض به این وضعیت وحشتناک و شرایط غیرانسانی در جهان و بهویژه وضعیت کودکان کار است. ازاینرو هیچ فرصتی را برای مبارزه با «کار کودک» نباید از دست داد و از همه انسانهای مخالف با این پدیده مذموم دعوت میکنیم تا به صف لغو کار کودک بپیوندند. تأمین حقوق بنیادین کودکان چشمانداز تحقق حقوق پایهای هر انسانی در جهان امروز خواهد بود و «جهان شایسته کودکان، جهانی شایسته همگان است».
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک گرامی باد!
23 خرداد 95
12 ژوئن 2016
*برگرفته از بیانیه 2016 سازمان جهانی کار با عنوان «توقف کار کودک در زنجیرۀ تولید …».
برای اطلاعات بیشتر به آدرس www.ilo.org/ChildLabourWorldDay مراجعه فرمایید و یا با ipec@ilo.org تماس بگیرید.
سازمانهای مردم نهادی که این بیانیه را امضا کردند:
1. موسسه آوای امید
2. جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
3. موسسه برای فردای کودکانمان – رشت
4. موسسه روانشناختی گوهراندیشان
5. مرکز پژوهش و آموزش رهایی
6. موسسه صیانت از نهاد خانواده بیرجند
7. جمعیت حامیان کودکان کار رشت
8. مرکز حمایتی کودک و خانواده شهرکرد
9. کلینیک مددکاری اجتماعی آریانا ( استان چهارمحال و بختیاری)
10. انجمن دوستداران کودک – تبریز
11. مرکز موج مهر-شیراز
12. مرکز حمایتی_ آموزشی کودک و خانواده اندیشه نیک همدان
13. موسسه حمایتگران نونهال البرز
14. انجمن یاری کودکان در معرض خطر
15. موسسه پناه کودکان کار – قزوین
16. موسسه میعادگاه مهر زاگرس – ایلام
17. کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف
18. انجمن خیریه حمایت ازکودکان کاراحسان – لرستان
19. موسسه کودکان آفتاب