در این برنامه افغانیها را در صف نانوایی راه نمیدهیم، نه اینکه ناسیونالیست باشیم؛ اما با ایمان یک موحد تمام عیار مطمئنیم که افغانها باعث بیکاری مردم ما شدهاند.
همزمان وقتی در حال جمعآوری اطلاعات از مهاجرت و مهاجران هستیم به اشتباهی پی میبریم که تا انتهای برنامه همراهمان میماند: “این که مهاجرت هم امری طبقاتی است و مهاجران فقیر با مهاجران پولدار فرق دارند و لابد این مسئله مثل روز روشن است”.
وقتی از افغانستان قصد ایران میکنیم سه نفر از همراهانمان به ضرب گلولهی قاچاقبرمان کشته میشوند؛ چرا که پنج هزار تومان پولی را که او میخواسته به او نمیپردازند.
… و در انتها سوار بر موجهای نه چندان متلاطم اقیانوسی نامعلوم با ترس از عاقبت مهاجرین لامپدوزا سعی میکنیم به خاطرهها نپیوندیم و از “اقلیت بودن” بگریزیم!