شمارهی هفت – ویژگیهای کودکان کار – قسمت سوم
در آخرین قسمت از ویژگیهای کودکان کار، با اعترافات شاعرانهی جبار، کودک کاری که حالا معلم شده است، همراه میشویم و روز “سیزده بدر” فاز دزدی میگیریم. اما خانوادههایی که در پارک ولایت “جوجه باد میزنند” حسرتی 50 ساله را به دلمان میگذارند.
میفهمیم که ما “جزیی” بیماریم که در “کلی” بیمار قرار داریم و کدهای تخریبی اجتماعی بیشتر از هر چیزی زندگی ما را فرا گرفته است.
ضد اجتماع میشویم، اما ماه محرم که میشود غذای گرم میخوریم و روانمان دوباره شاد میشود.
با جهانبینی سوراخ سوراخ و با کمک حافظ و تقواهای مقوایی، وصلههایی را روی شکمهای گرسنهمان می زنیم و ایمان میآوریم که اجتماعی که “تمام هستی تنفروشها” را از آن ها میگیرد، حق ندارد انتظار “پاک دامنی” از آنها داشته باشد.
با “پاژیرو” از کنار پراید بچه های جنوب شهر میگذریم و با “طنز دفاعیشان” مواجه میشویم.
با حسن در خیابانهای الهیه مراقب آفتابهای میشویم به نام پورشه و تلخ تلخ در مییابیم که کل زندگی را باختهایم، چرا که میان بازندگان به دنیا آمدهایم.
یکی از ما چند نفر به ویژگی ضد نظم بودن کودکان کار پی میبرد و برای کشف علت آن سر از فروشگاههای زنجیرهای شهروند در میآوریم.
در این شرایط است که موشکافانه در میابیم هر نظمی که کودکان کار را به تخریب و تحقیر بکشد با مقابلهی آنان مواجه خواهد شد.
از مدرسه و کتکهایش خسته میشویم، معلم مسخرهمان می کند و مساله ریاضی را با گریه هم نمیتوانیم حل کنیم.
کیوسکهای پلیس، مدرسه و نمره کدهایی میشوند که ما را قالب بندی میکنند و ما “طغیانی خود به خودی” میکنیم تا از شبکههای پیش ساختهی اجتماعی بگریزیم، صندوق صدقه را میشکنیم، همراه با شیشههای ایستگاه اتوبوس.
“روانشناسی طبقاتی ویژه، تنها راه حل ماست” این را عمو علی میگوید. میگوید: «بیماری روزمرگی و فقدان آینده آخرین نتیجهای است که از چرخهی بقایی این کودکان حاصل میشود و وقتی زندگی با بدهی بالانس شود برنامهریزی برای خود کشی طبیعی است.»
همراه این بچه ها سالهای پیشرو را مرور میکنیم و میفهمیم که در آینده یا معتاد میشویم یا چاقو دوست ما را میکشد و یا با گلولهی ماموران محترم نیروی انتظامی به پایان کارمان میرسیم. هر چند تا 10 سالگی رویای دکتر شدن را به سختی زنده نگه داشته بودیم.
اعتماد به نفس کاذب و یا عکس آن فقدان اعتماد به نفس کشفی است که نسیم در انتهای برنامه از آن سخن میراند. و اعتماد به نفس دفاعی شکلهای پیچیدهای به خود میگیرد.
در فرم رقابت میکنیم؛ لباس های شیک میپوشیم و با آب قند موهای خود را مرتب میکنیم اما چه میشود که خانههایمان مخروبه است.
و در آخر کارشناس برنامه تازه اعلام میکند که ما در ابتدای راهیم و آگاهیمان از کودکان کار ناچیز است؛ مثل سهم آنان از زندگی.
کارشناس سه برنامهی ویژگیهای کودکان کار: علی بنی هاشمی